صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 214

1. می کنم از سینه بیرون این دل غمخواره را

2. چند بتوان در گریبان داشت آتشپاره را؟

3. خون به جای آب از سرچشمه ها گردد روان

4. کوه بردارد اگر درد من بیچاره را

5. عالم افسرده را مشاطه ای چون عشق نیست

6. صحبت فرهاد آدم کرد سنگ خاره را

7. می کشد دامن به خون بی گناهان جلوه اش

8. نیست پروای سلیمان آن پری رخساره را

9. آسمان آسوده است از بی قراری های ما

10. گریه طفلان نمی سوزد دل گهواره را

11. دشمنان خویش را بی عشق دیدن مشکل است

12. می کنم قسمت به بی دردان، دل صد پاره را

13. می کند امروز صائب موم نی در ناخنم

14. من که ناخن گیر می کردم به آهی، خاره را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هوش و عقلم برده‌اند از دل تمام
* آن دو نرگس بر رخ چون نار یار
شعر کامل
سنایی
* معلم گو ادب کم کن که من ناجنس شاگردم
* پدر گو پند کمتر ده که من نااهل فرزندم
شعر کامل
سعدی
* ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس
* یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
شعر کامل
مولوی