صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2200

1. ای زلف تو شیرازه دیوان قیامت

2. هم سلسله، هم سلسله جنبان قیامت

3. خاموشی و گفتار دهان تو دهد یاد

4. از بست و گشاد در دکان قیامت

5. چشم تو سیه خانه صحرای تجلی

6. خال دهنت مهر نمکدان قیامت

7. مژگان صف آرای تو همدوش صف حشر

8. ابروی تو هم پله میزان قیامت

9. دامان قیامت بود آن زلف پریشان

10. روی تو چراغ ته دامان قیامت

11. مانند در گوش تو شده تازه و سیراب

12. از صبح بناگوش تو ایمان قیامت

13. وقت است که در دیده خفاش گریزد

14. از شرم تو خورشید درخشان قیامت

15. شد صبح قیامت ز لب لعل تو پرشور

16. می خواست نمکدان چنین خوان قیامت

17. چون جلوه کنی از دو جهان گرد برآید

18. بسته است به دامان تو دامان قیامت

19. رسوایی معشوق نه جرمی است که بخشند

20. عاشق نبرد شکوه به دیوان قیامت

21. از راه خطرناک تو ای کعبه امید

22. یک منزل کوتاه، بیابان قیامت

23. صائب چه گشایی گره از طره دلدار؟

24. نگشوده کسی فال ز دیوان قیامت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همدم خود شو که حبیب خودی
* چاره خود کن که طبیب خودی
شعر کامل
رهی معیری
* پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک
* ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم
شعر کامل
حافظ
* مریض مصلحت خویش را نمی داند
* به تلخ و شور طبیب زمانه قانع باش
شعر کامل
صائب تبریزی