صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2226

1. از غیرت رکابت از دیده خون روان است

2. اما چه می توان کرد پای تو در میان است!

3. پاس ادب فکنده است بر صدر جای ما را

4. هر چند سجده ما بیرون آستان است

5. در پله ترقی است مشرب چو عالی افتاد

6. از خاک زود خیزد تا کی که خوش عنان است

7. مهر لب خموشی است دستی که خالی افتاد

8. آن را که خرده ای هست چون غنچه صد زبان است

9. با قامت خم از عمر استادگی مجویید

10. پا در رکاب باشد تیری که در کمان است

11. از جویبار همت تخمی که آب گیرد

12. گر زیر خاک باشد بالای آسمان است

13. در گلشنی که گلها دامنکشان گذشتند

14. بلبل ز ساده لوحی در فکر آشیان است

15. سیلاب غافلان را از دیده می برد خواب

16. خواب مرا گرانی از عمر خوش عنان است

17. دنبال ماندگان را هر کس که دست گیرد

18. در منزل است هر چند دنبال کاروان است

19. از پای خفته ماست منزل بلند صائب

20. عمر ره است کوته تا کاروان روان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خاطرت از شکوه ما کی پریشان می شود؟
* زلف پر کرده است از حرف پریشان گوش تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
* چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی
* تا دگر عیب نگویند من حیران را
شعر کامل
سعدی