صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2290

1. منه چو ساده دلان دل به کامرانی صبح

2. کی طی شود به دو دم پیری و جوانی صبح

3. زمان شادی افلاک را دوامی نیست

4. به قدر مد شهاب است شادمانی صبح

5. کند ز باده گران رطل خویش را دل شب

6. کسی که با خبرست از سبک عنانی صبح

7. شمرده دار نفس در حریم ساده دلان

8. که می پرد ز نفس رنگ ارغوانی صبح

9. سپهر سفله سخی با گشاده رویان است

10. بود ز خرده انجم گهر فشانی صبح

11. مشو ز صحبت پیران زنده دل غافل

12. که نیست یک دو نفس بیش زندگانی صبح

13. دلت کباب ز خورشید طلعتی نشده است

14. چه لذت است ترا از نمک فشانی صبح؟

15. ترا که نیست امیدی به خواب رو صائب

16. که تلخ کرد مرا خواب، دیده بانی صبح


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کوهکن بر یاد شیرین و لب جان پرورش
* جان شیرین داد و غیر از تیشه نامد بر سرش
شعر کامل
وحشی بافقی
* آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
* خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چنین است کردار این گنده پیر
* ستاند ز فرزند پستان شیر
شعر کامل
فردوسی