صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2298

1. روشندلان به هر که رسیدند همچو صبح

2. دادند جان، نفس نکشیدند همچو صبح

3. شکر خدا که عاقبت کار، عاشقان

4. پیراهنی به صدق دریدند همچو صبح

5. جمعی که پی به داغ مکافات برده اند

6. یک گل فزون ز باغ نچیدند همچو صبح

7. از گرد کینه صاف بود آبگینه ام

8. ناف مرا به مهر بریدند همچو صبح

9. تا شیشه گردن از سر دیوار خم کشید

10. مستان بغل گشاده دویدند همچو صبح

11. صائب خموش باش که خورشید طلعتان

12. بر ما رقم به صدق کشیدند همچو صبح


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن
* عاشقی و نیک نامی سعدیا سنگ و سبوست
شعر کامل
سعدی
* دوستان گویند سعدی خیمه بر گلزار زن
* من گلی را دوست می‌دارم که در گلزار نیست
شعر کامل
سعدی