صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2326

1. آب شد دل تا به آن شیرین شمایل راه برد

2. خواب در ره کی کند هر کس به منزل راه برد؟

3. دیدن منزل قرار از راه پیما می برد

4. جسم زندان گشت بر جان تا به قاتل راه برد

5. با هزاران چشم، سرگردان بود چرخ و مرا

6. با دو چشم بسته می باید به منزل راه برد

7. دارد آتش زیرپای خویش در مهد زمین

8. تا سپند بیقرار من به محفل راه برد

9. چون جرس شد سینه صدچاک من زندان او

10. ناله بیطاقت من تا به محمل راه برد

11. بیخودی آسوده کرد از بازگشت تن مرا

12. در محیط بیکران نتوان به ساحل راه برد

13. نیستم نومید با غفلت زحسن عاقبت

14. تا ره خوابیده را دیدم به منزل راه برد

15. در جهان آب و گل هر کس به دل برد التجا

16. در محیط پر خطر صائب به ساحل راه برد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم
* به فکر صید دگر باشد و شکار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی
* نقطه هایی که درین دایره فرد آمده اند
* همه حیرت زده گردش این پرگارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* وگر طلب کند انعامی از شما حافظ
* حوالتش به لب یار دلنواز کنید
شعر کامل
حافظ