صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2395

1. یار ما در پرده شب باده تنها می خورد

2. سازگارش باد یارب گرچه بی ما می خورد

3. سبز نتواند شد از خجلت میان مردمان

4. هر که آب زندگی چون خضر تنها می خورد

5. بوالهوس را زان لب شیرین نظر بر نشأه نیست

6. این شکم پرور برای نقل صهبا می خورد!

7. سیر چشمی در بساط عالم ایجاد نیست

8. رشته را گوهر، گهر را رشته اینجا می خورد

9. می کند خون در دل صیاد، آهوی حرم

10. هر که پا از حد خود بیرون نهد پا می خورد

11. هر که از مهر خموشی می تواند جام ساخت

12. آب شیرین چون گهر در قعر دریا می خورد

13. می کند از روزی ما کم سپهر تنگ چشم

14. از قضا گر پیچ و تابی رشته ما می خورد

15. صائب از ما ناله افسوس می گردد بلند

16. از حوادث هر که را سنگی به مینا می خورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کدام آلاله می‌بویم که مغزم عنبرآگین شد
* چه ریحان دسته بندم چون جهان گلزار می‌بینم
شعر کامل
سعدی
* ما کشتهٔ نفسیم و بس آوخ که برآید
* از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم
شعر کامل
سعدی
* قد نهال خم از بار منت ثمرست
* ثمر قبول مکن سرو این گلستان باش
شعر کامل
صائب تبریزی