صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2408

1. من کیم تا یار بی پروا به فریادم رسد؟

2. آه صبح و گریه شبها به فریادم رسد

3. دامن صحرا نبرد از چهره ام گرد ملال

4. می روم چون سیل تا دریا به فریادم رسد

5. از سواد شهر خاکسترنشین شد اخگرم

6. کو جنون تا دامن صحرا به فریادم رسد

7. کوه غم شد آب از فریاد عالمسوز من

8. کیست دیگر در دل شبها به فریادم رسد؟

9. جوش گل را گوش عاشق نغمه من مانده کرد

10. ناله بلبل کجا تنها به فریادم رسد

11. می روم از خویش بیرون پایکوبان چون سپند

12. تا کجا آن آتشین سیما به فریادم رسد

13. می توانم روز محشر شد شفیع عالمی

14. ناله امروز اگر فردا به فریادم رسد

15. در بیابانی که از گم کرده راهان است خضر

16. چشم آن دارم که نقش پا به فریادم رسد

17. تیزتر شد آتشم از نغمه خشک رباب

18. تن زنم تا قلقل مینا به فریادم رسد

19. شعله آواز، صائب برق زنگار دل است

20. مطربی کو تا درین سودا به فریادم رسد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
* هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* حدیث عشق به طومار در نمی‌گنجد
* بیان دوست به گفتار در نمی‌گنجد
شعر کامل
سعدی
* نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد
* جانب حرمت فرونگذاشتیم
شعر کامل
حافظ