صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2440

1. زلف چون قلاب او آب از دل آهن کشد

2. ریشه جوهر برون زآیینه روشن کشد

3. می برد در روز روشن ره به آن تنگ دهن

4. در شب تاریک هر کس رشته در سوزن کشد

5. از نظربازان مشو غافل که هر روز آفتاب

6. با کمال سرفرازی سر به هر روزن کشد

7. خانه زنبور شد از گردن افرازی هدف

8. این سزای آن که در این خاکدان گردن کشد

9. خون من خواهد گرفتن در قیامت دامنش

10. گر در ایام حیات از دست من دامن کشد

11. نیست صائب گوشه ای از گوشه دل امن تر

12. وقت آن کس خوش که رخت خود به این مأمن کشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از آن پس نمیرم که من زنده‌ام
* که تخم سخن من پراگنده‌ام
شعر کامل
فردوسی
* دارم این یک چشمه کار از پیر کنعان یادگار
* چشم را از گریه در راه عزیزان باختن
شعر کامل
صائب تبریزی
* می زند مشت به رویم که مبین سوی حبیب
* هیچکس نیست چو من مشتکی از دست رقیب
شعر کامل
جامی