صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2483

1. گلرخان از خون ما رخساره گلگون کرده اند

2. صدجگر افشرده تا یکجام پرخون کرده اند

3. از غبار خاکساری دیده رغبت مپوش

4. بر سر این خاک، ارباب نظر خون کرده اند

5. سهل باشد سر بر آوردن زجیب آسمان

6. زین قبا مردان به طفلی دست بیرون کرده اند

7. در نظر بازی سرآمد چون نباشند آهوان؟

8. مدتی زانوی خود ته پیش مجنون کرده اند

9. آنچه می پیچد درین دریا به خود، گرداب نیست

10. اشک ریزان حلقه ها در گوش جیحون کرده اند

11. جامه خاکستری از سوز دل پوشیده اند

12. قمریان تا مصرعی چون سرو موزون کرده اند

13. در بیابان جنون هر جا که جوش لاله ای است

14. عاشقان خاری زپای خویش بیرون کرده اند

15. عارفان صائب زسعدو نحس انجم فارغند

16. صلح کل با ثابت و سیار گردون کرده اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو خورشید تابنده بنمود پشت
* هوا شد سیاه و زمین شد درشت
شعر کامل
فردوسی
* هر گرفتار که در بند تو می‌نالد زار
* می‌برد حسرت صیدی که گرفتارتر است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* شکل امرود تو گویی که ز شیرینی و لطف
* کوزه‌ای چند نباتست معلق بر بار
شعر کامل
سعدی