صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2548

1. آن که از اوضاع خود دایم شکایت می کند

2. خاطر دشمن فزون از خود رعایت می کند

3. می شود سر حلقه روشندلان روزگار

4. هر که چون چشم آشنایی را رعایت می کند

5. نیست ایمن از گزند شوخ چشمان جهان

6. عاشق مسکین که اظهار شکایت می کند

7. ابر احسان می کند در خاک تیغ برق را

8. باد دستی خرمن ما را حیات می کند

9. کارفرمای غضب را خشم می سوزد نخست

10. بعد ازان در دیگران گرمی سرایت می کند

11. نور خود را بر زمین هرگز نماند آفتاب

12. عشق صائب عاقبت دل را هدایت می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوشتر از دوران عشق ایام نیست
* بامداد عاشقان را شام نیست
شعر کامل
سعدی
* لب به هر طعمه میالای که دندان شکند
* بر سر خوان فرومایه ز پالودۀ قند
شعر کامل
جامی
* شد طبیب من بیمار مسیحا نفسی
* تو برو بهر علاج دل بیمار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی