صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2551

1. سیرچشمی تنگدستان را توانگر می کند

2. موم را این بحر گوهر خیز عنبر می کند

3. داغ دارد سینه ام را بیقراریهای دل

4. این سپند شوخ خون در چشم مجمر می کند

5. لعل سیرابش کجا دارد غم لب تشنگان؟

6. چشمه حیوان کجا یاد سکندر می کند؟

7. عندلیب از بیقراری سینه می مالد به خار

8. شبنم بی شرم گل بالین و بستر می کند

9. می دهد اهل نظر را بر سر خود عشق جای

10. از حباب این بحر گوهرخیز افسر می کند

11. تا غبار خط لب لعل ترا در بر کشید

12. گوهر از گرد یتیمی خاک بر سر می کند

13. چشم زار ما نخواهد ماند زیر دست و پای

14. شوق خرمن مور ما را صاحب پر می کند

15. این چه حسن عالم آشوب است کز هر جلوه ای

16. صفحه آیینه را صحرای محشر می کند

17. لامکان سیران خبر دارند از پرواز ما

18. شعله ما رقص در بیرون مجمر می کند

19. این جواب آن غزل صائب که می گوید مثال

20. عالمی را یک نگاه گرم کافر می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا چند در میان فکنی باد و شانه را؟
* دل را نمی دهیم به زلف تو، زور نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاشقان پیدا و دلبر ناپدید
* در همه عالم چنین عشقی که دید
شعر کامل
مولوی
* زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیست
* در دست سر مویی از آن عمر درازم
شعر کامل
حافظ