صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2601

1. گوشه گیران کامیاب از عالم بالا شوند

2. فکرها در گوشه گیری آسمان پیما شوند

3. توتیای چشم روزنها بود نور چراغ

4. دل چو روشن گشت اعضا سر بسر بینا شوند

5. قطره ما چون صدف روزی که بگشاید دهن

6. تا چه دریاها درین یک قطره ناپیدا شوند

7. صاف کن آیینه دل را درین بستانسرا

8. تا سراسر برگها چون طوطیان گویا شوند

9. محو شد در روی او هر چشم بینایی که بود

10. اختران در پرتو خورشید ناپیدا شوند

11. در میان این گهرها رنگ سنگ تفرقه است

12. چون به بیرنگی رسند این گوهران یکتا شوند

13. شد پریشان مغز ما از فکر، صائب کو جنون؟

14. تا چو دستار این بلاها از سر ما واشوند

15. سالها اهل سخن باید که خون دل خورند

16. تا چو صائب آشنای طرز مولانا شوند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون طبیب عاشقانی گه گه این دل خسته را
* پرسشی می‌کن که بیمار و خراب افتاده است
شعر کامل
هلالی جغتایی
* به آستان خرابات سرکشی مفروش
* که بیست حج پیاده است یک نماز اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی