صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2636

1. چند دستم شانه زلف پریشانی بود؟

2. آرزو در سینه من چند زندانی بود؟

3. می شود ز اشک ندامت دانه امید سبز

4. سرخ رویی لاله باغ پشیمانی بود

5. کو جنون تا سر به صحرایم دهد چون گردباد؟

6. تا به کی کس نقش دیوار تن آسانی بود؟

7. خار را بر دامن اهل تجرد دست نیست

8. جامه فتحی که می گویند، عریانی بود

9. جبهه وا کرده یک گل در گلستانت نهشت

10. باغبان باغ باید غنچه پیشانی بود

11. سبزه زیر سنگ نتوانست قامت راست کرد

12. چون امید سرفرازی با گرانجانی بود؟

13. از کشاکش صائب ارباب تجرد فارغند

14. خار را کی دست بر دامان عریانی بود؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به بوی سیب قناعت کنم ز باغ جهان
* لباس خویش چو به از غبار خویش کنم
شعر کامل
صائب تبریزی
* خوشا دردی که از چشم بداندیشان نهان باشد
* خوشا چاکی که چون خرما به جیب استخوان باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
* که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
شعر کامل
صائب تبریزی