صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 266

1. ناامیدی بردهد اشکی که می باریم ما

2. رزق قانون می شود تخمی که می کاریم ما

3. هر که پا کج می گذارد ما دل خود می خوریم

4. شیشه ناموس عالم در بغل داریم ما

5. در شکار شوخ چشمان دست و پا گم می کنیم

6. ورنه آهو را به دام خویش می آریم ما

7. در کف عشقیم عاجز، ورنه در میدان رزم

8. شیر مردان را به مژگان جبهه می خاریم ما

9. نیست صائب قسمت کوتاه بینان هوس

10. آنچه از چشم سیاهش در نظر داریم ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
* که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
شعر کامل
سعدی
* رنگ بر روی سهیل از عرق شرم نماند
* این چه رنگ است که آن سیب ز نخدان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم
* اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
شعر کامل
صائب تبریزی