صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2729

1. دیده روشن از فروغ آشنایی می شود

2. رزق چشم است آنچه صرف روشنایی می شود

3. هر که خاک نیستی در چشم خود بینی نریخت

4. گرچه در خلوت کند طاعت ریایی می شود

5. نقش شیرین بست راه گفتگو بر کوهکن

6. سخت رویی سد راه آشنایی می شود

7. رشته پیوند یاران را بریدن سهل نیست

8. چهره برگ خزان زرد از جدایی می شود

9. این گشایشها که در بیگانگی من دیده ام

10. حیف از اوقاتی که صرف آشنایی می شود

11. می خورندش مردم کوتاه بین آخر به چشم

12. هر که چون مه فربه از نور گدایی می شود

13. ناخن تدبیر بیجا خون خود را می خورد

14. عقده دل، باز از بی دست و پایی می شود

15. هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان

16. خانه دل روشن از نور خدایی می شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
* ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* گهی زلفش پریشان می‌کند یک دشت سنبل را
* گهی رخسارش آتش می‌زند یک باغ نسرین را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* تواضع سر رفعت افرازدت
* تکبر به خاک اندر اندازدت
شعر کامل
سعدی