صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2747

1. یوسف زندانی ما راحت از دنیا ندید

2. از عزیزان هیچ کس خوابی برای ما ندید

3. وحشت دیوانه ما را چه نسبت با غزال؟

4. گرد ما را هیچ کس در دامن صحرا ندید

5. دامن حیرت به دست آورد درین طوفان که موج

6. محو ساحل تا نشد آسایش از دریا ندید

7. احتیاط شیشه دل سنگ ره ما گشته است

8. سیل ازان واصل به دریا شد که پیش پا ندید

9. گو بیا زیر لوای عشق عاشق را ببین

10. هر که کوه قاف را در سایه عنقا ندید

11. سوخت برق بی نیازی خرمن افلاک را

12. زیر پای خویش آن معشوق بی پروا ندید

13. هر که را چون بید مجنون بر گرفت از خاک عشق

14. تیغ اگر بارید بر فرق سرش، بالا ندید

15. تیرگی از بخت ما صائب سخن بیرون نبرد

16. شمع روشن کرد محفل را و پیش پا ندید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا
* من جهد کرده‌ام که به عهدت وفا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* زمین آمد از سم اسپان به جوش
* به ابر اندر آمد فغان و خروش
شعر کامل
فردوسی
* این گردباد نیست که بالا گرفته است
* از خود رمیده ای است که صحرا گرفته است
شعر کامل
صائب تبریزی