صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2753

1. مست شد نقاش تا آن چشم جادو را کشید

2. طاقتش شد طاق تا آن طاق ابرو را کشید

3. خامه مانی کز او آب طراوت می چکید

4. موی آتش دیده شدتا آن گل رو را کشید

5. خامه مو در کفش سر رشته زنار شد

6. نقش پردازی که زلف کافر او را کشید

7. دیگر از بار خجالت سرو سر بالا نکرد

8. تا مصور بر ورق آن قد دلجو را کشید

9. رشته عمرش به آب زندگی پیوسته شد

10. خامه مویی که آن لعل سخنگو را کشید

11. دست و پا گم می کند از شوخی تمثال او

12. آن که صد ره بی کمند و دام آهو را کشید

13. حیرتی چون حیرت آیینه گر افتد به دست

14. می توان صائب شبیه چهره او را کشید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر جامه که بر قامت عشاق بریدند
* عشق تو به سر پنجه قدرت کفنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* می کند پاک از سرشک سرخ روی ما رقیب
* از حسد دیدن نیارد رنگ بر رخسار ما
شعر کامل
جامی
* گل سوری که عروس چمنش می‌خوانند
* گو بده باده درین حجله که سورست اینجا
شعر کامل
خواجوی کرمانی