صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2781

1. بوسه از کنج دهان دلربا دارد امید

2. این دل گستاخ را بنگر چها دارد امید

3. خاک در چشمی که در دوران آن خط غبار

4. روشنی از سرمه و از توتیا دارد امید

5. در شمار خودفروشان است در بازار حشر

6. کشته ای کز دست و تیغش خونبها دارد امید

7. نور اسلام از جبین کافران دارد طمع

8. هر که از چشمش نگاه آشنا دارد امید

9. هر که از مژگان دلدوز تو می جوید امان

10. راه گردانیدن از تیر قضا دارد امید

11. بی نیازان را زحفظ آبرو آماده است

12. آنچه خضر از چشمه آب بقا دارد امید

13. به که نگشاید زلب مهر خموشی غنچه وار

14. جنت در بسته هر کس از خدا دارد امید

15. سایه بی قید را مانع زجولان می شود

16. دولت پاینده هر کس از هما دارد امید

17. بر ندارد هیچ کس بی مدعا دست دعا

18. از دعا صائب دل بی مدعا دارد امید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلی دارم که از تنگی درو جز غم نمی‌گنجد
* غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمی‌گنجد
شعر کامل
محتشم کاشانی
* گر دست دهد دامن آن سرو روانم
* آزاد شود دل ز غم هر دو جهانم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
* ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
شعر کامل
حافظ