صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2804

1. به زخم کهنه شور از زخمهای تازه می افتد

2. خمارآلود از خمیازه در خمیازه می افتد

3. محیطی را حبابی چون تواند در گره بستن؟

4. نگنجد در نظر حسنی که بی اندازه می افتد

5. به دلتنگی قناعت کن که چون افتاد دل نازک

6. به شکر خنده ای چون غنچه از شیرازه می افتد

7. زخط و خال دل برداشتن دشواریی دارد

8. سیاهی بعد ایامی زداغ تازه می افتد

9. زما نتوان به خودداری نهفتن میکشیها را

10. به روی کار زود این بخیه از خمیازه می افتد

11. نه هر کس مصرعی موزون کند مشهور می گردد

12. زصد بلبل یکی صائب بلند آوازه می افتد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به باده دست میالای کان همه خون است
* که قطره قطره چکیده ست از دل انگور
شعر کامل
ظهیر فاریابی
* آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
* آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
شعر کامل
حافظ
* صائب کسی به رتبه شعرم نمی رسد
* دست سخن گرفتم و بر آسمان شدم
شعر کامل
صائب تبریزی