صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2808

1. دل آزاده از طول امل بسیار می پیچد

2. که مصحف بر خود از شیرازه زنار می پیچد

3. کدامین بی ادب زد حلقه بر در این گلستان را؟

4. که هر شاخ گلی بر خویشتن چون مار می پیچد

5. حجاب آب و گل گردیده سنگ راه یکتایی

6. وگرنه رشته تسبیح بر زتار می پیچد

7. به این بی ناخنی چون می خراشم سینه خود را

8. صدای تیشه فرهاد در کهسار می پیچد

9. نمی دانم چه می ریزد زکلک نامه پردازم

10. که هر سطری به خود از درد چون طومار می پیچد

11. ازین بستانسرا با دست خالی می رود بیرون

12. سبکدستی که بر هر دامنی چون خار می پیچد

13. به دور چشم او انگشت زنهاری است هرمژگان

14. که از بیمار بدخو روز و شب غمخوار می پیچد

15. مخور صائب فریب فضل از عمامه زاهد

16. که در گنبد ز بی مغزی صدا بسیار می پیچد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
* غم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز
شعر کامل
رهی معیری
* سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
* در میان این و آن فرصت شمار امروز را
شعر کامل
سعدی
* آن نه شب بود در ایام لیلی هر صباح
* آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می‌گریست
شعر کامل
هلالی جغتایی