صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2840

1. سخن سنجی سرآمد در فن گفتار می گردد

2. که چون پرگار گرد نقطه ای صدبار می گردد

3. ندارد همچو من دیوانه ای دامان این صحرا

4. که کوه از ناله ام کبک سبکرفتار می گردد

5. حذر کن زینهار از اتفاق دشمن عاجز

6. که چون پیوسته گردد مور با هم مار می گردد

7. ندارد در جگر آب مروت ابر دریا دل

8. وگرنه ظرف ما از قطره ای سرشار می گردد

9. حباب از ترک سر در یک نفس دریای گوهر شد

10. خوشا مستی که در میخانه بی دستار می گردد

11. نماند از درد و داغ عشق آهم در جگر صائب

12. نسیم از جوش گل بیرون این گلزار می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو فندق دهان از سخن بسته بود
* نه چون ما لب از خنده چون پسته بود
شعر کامل
سعدی
* روی از خدا به هر چه کنی شرک خالصست
* توحید محض کز همه رو در خدا کنیم
شعر کامل
سعدی
* چون گدایی چیز دیگر نیست جز خواهندگی
* هرکه خواهد گر سلیمانست و گر قارون گداست
شعر کامل
انوری