صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2883

1. چمن پیرا نه گل را دسته در گلزار می بندد

2. که گل در روزگار حسن او زنار می بندد

3. چو عشق بی تکلف دست بردار از خودآرایی

4. که بتوان زیج بستن عقل تا دستار می بندد

5. تو کز سر طریقت غافلی از شرع در مگذر

6. که بر عارف شود احرام اگر زنار می بندد

7. نبیند داغ غربت وقت رحلت عاقبت بینی

8. که پیش از مرگ چشم از عالم غدار می بندد

9. زعاجز نالی ما مهربان شد چرخ سنگین دل

10. گیاه ما زبان برق بی زنهار می بندد

11. خزان را غنچه این بوستان در آستین دارد

12. چمن پیرا زغفلت رخنه دیوار می بندد

13. به دردش می رسد دانای اسرار نهان صائب

14. زعرض حال خود هر کس لب اظهار می بندد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
* گر در آیینه ببینی برود دل ز برت
شعر کامل
سعدی
* می شود در لقمه اول ز جان خویش سیر
* بر سر خوان لئیمان هر که مهمان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* هزار گونه ادب جان ز عشق آموزد
* که آن ادب نتوان یافتن ز مکتب‌ها
شعر کامل
مولوی