صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2920

1. مرا خرسندی از سامان دنیا محتشم دارد

2. دل خرسند هر کس دارد از دنیا چه غم دارد؟

3. نمی گردد به خاطر هیچ کس را فکر برگشتن

4. چه خاک دلنشین است این که صحرای عدم دارد

5. سبکسیری که چون تیرش زبان و دل یکی باشد

6. به هر جانب که رو آرد گشایش در قدم دارد

7. شکست از صبح صادق فوج شب با آن گرانسنگی

8. حذر کن از صفی کز راستی با خود علم دارد

9. نمی سازد به خون خویش رنگین دست و تیغی را

10. چه لذت از حیات خویشتن صید حرم دارد؟

11. میان خواب و بیداری زمانی هست عارف را

12. که هم فیض دل شب، هم صفای صبحدم دارد

13. کجی نبود صراط المستقیم عشق را صائب

14. به قدر پیچ و تاب رهرو این ره پیچ و خم دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
* کجاست پیک صبا گر همی‌کند کرمی
شعر کامل
حافظ
* طریق صدق بیاموز از آب صافی دل
* به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن
شعر کامل
حافظ