صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 300

1. ای ز مژگان تو در چشم گلستان خارها

2. گل ز سودای رخت افتاده در بازارها

3. هر سحرگه کیمیای سرخ رویی می زند

4. آفتاب رحمت عام تو بر دیوارها

5. اهل تقوی هر سحر در قلزم خون می کشند

6. همچو صبح از دستبرد غمزه ات دستارها

7. کمترین بازی درین میدان بود سر باختن

8. در کف طفلان چو چوگان است اینجا دارها

9. چشم پر کار تو از اهل سلامت می کشد

10. نغمه اقرارها از پرده انکارها

11. تا نیارد بخیه راز ترا بر روی کار

12. چرخ دارد از کواکب بر دهن مسمارها

13. چار بازار عناصر پر مکرر گشته است

14. وقت آن آمد که برچینند این بازارها

15. خاکساران غافل از احوال عالم نیستند

16. در بغل آیینه ها دارند این دیوارها

17. ما نه مرد گفتگوی عشق بودیم از ازل

18. جست برقی، آب شد مهر لب گفتارها

19. گر چنین عشق حقیقی بر تو پرتو افکند

20. خط کشد فکر تو صائب بر سر گفتارها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضرورتست که عهد وفا به سر برمت
* و گر جفا به سر آید هزار چندینم
شعر کامل
سعدی
* سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات
* غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را
شعر کامل
سعدی
* چون قمری از این رشک ننالد به چمن ها
* کاین اشک روان را به من آن سرو روان داد
شعر کامل
فروغی بسطامی