صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3034

1. زدین ناقصم از سبحه استغفار برخیزد

2. زننگ کفر من مو بر تن زنار برخیزد

3. بگیر از آتش سوزنده تعلیم سبکروحی

4. که با آن سرکشی در پیش پای خار برخیزد

5. به خود چون مار می پیچم زرشک زلف، کی باشد

6. که این ابر سیه زان دامن گلزار برخیزد؟

7. اگر وصف سرزلف تو در طومار بنویسم

8. چو شمع کشته دودم از سر طومار برخیزد

9. چنین کافتادم از طاق دل نشو و نما، مشکل

10. که مو از پیکرم چون کاه از دیوار برخیزد

11. عبث صیقل عرق می ریزد از بهر جلای من

12. عجب دارم که از آیینه ام زنگار برخیزد

13. پی طرف کلاهش لاله دارد نعل در آتش

14. زخواب ناز گل از شوق آن دستار برخیزد

15. زطرز تازه صائب داغ داری نکته سنجان را

16. عجب دارم کز آمل چون تو خوش گفتار برخیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بس که چون نی‌شکری نازک و شیرین و لطیف
* بند بند تو ز سر تا به قدم شیرین‌ست
شعر کامل
هلالی جغتایی
* گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
* از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
شعر کامل
حافظ
* شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
* تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
شعر کامل
سعدی