صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3057

1. کجا خون مرا آن ساقی طناز می ریزد؟

2. که خون شیشه در ساغر به چندین ناز می ریزد

3. چه خواهد کرد گاه جلوه مستانه، حیرانم

4. سهی سروی که با خودداری از وی ناز می ریزد

5. کدامین تنگ ظرف آمد به این عشرت سرا یارب

6. که ساقی باده از ساغر به مینا باز می ریزد

7. ندارد صرفه ای با بی پروبالان در افتادن

8. زخون کبک، رنگ قتل خود شهباز می ریزد

9. ندارد در دل معشوق اگر عاشق ره پنهان

10. که در دل غنچه را این خرده های راز می ریزد؟

11. به این افتادگی، دارم هوای سرو بالایی

12. که نقش از بال مرغان سبک پرواز می ریزد

13. در ایام خزان چون جمع سازد خویش را صائب؟

14. گلی کز بار از لرزیدن آواز می ریزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی
* چون چاک نگردد دل شمشاد که آن زلف
* غیر از دل صد چاک به خود شانه نگیرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* شود به دولت او خاک شوره مهر گیا
* شود ز هیبت او سنگ خاره خاکستر
شعر کامل
انوری