صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3068

1. که ساکن در دل ویرانه ما می تواند شد؟

2. که غیر از بیکسی همخانه ما می تواند شد؟

3. نباشد گر دری ویرانه ما بی دماغان را

4. غبار دل در غمخانه ما می تواند شد

5. به داغ ناامیدی سینه ما گرم می جوشد

6. همایون جغد در ویرانه ما می تواند شد

7. زبزم آن شمع ما را دور می سازد، نمی داند

8. که صحبت گرم از پروانه ما می تواند شد

9. زکافر نعمتی از پایه خود آن که می نالد

10. زمینش آسمان خانه ما می تواند شد

11. اگر ساقی زبیباکی به مخموران نپردازد

12. دل پرخون ما میخانه ما می تواند شد

13. اگر از خاک ما را برندارد سیل دریا دل

14. که معمار دل ویرانه ما می تواند شد؟

15. اگر از نظاره طفلان نپیچد دست و پای ما

16. که زنجیر دل دیوانه ما می تواند شد؟

17. چنین کز خودپرستی نیست سیری نفس کافر را

18. حریم کعبه هم بتخانه ما می تواند شد

19. عنان سیل بی زنهار را هر کس که می پیچد

20. حریف گریه مستانه ما می تواند شد

21. سر آزاده ای داریم صائب با تهیدستی

22. که خرمن خوشه چین دانه ما می تواند شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ظلم است در یکی قفس افکندن
* مردار خوار و مرغ شکرخا را
شعر کامل
پروین اعتصامی
* ای آشنا که گریه کنان پند می دهی
* آب از برون مریز که آتش به جان گرفت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* اگر مرگ دادست بیداد چیست
* ز داد این همه بانگ و فریاد چیست
شعر کامل
فردوسی