صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 307

1. سر نمی پیچند از تیغ اجل دیوانه ها

2. گوش بر آواز سیلابند این ویرانه ها

3. از نفس افتاد موج و بحر از شورش نشست

4. همچنان زنجیر می خایند این دیوانه ها

5. نعمت دنیای دون پرور به استحقاق نیست

6. صاحب گنجند اینجا بیشتر ویرانه ها

7. هر که بر داغ حوادث همچو مردان صبر کرد

8. خورد آب زندگی زین آتشین پیمانه ها

9. تا نریزی روزگاری آب بر دست سبو

10. همچو جام می نگردی محرم میخانه ها

11. دیده مورست صحرا چون لطیف افتاد حسن

12. در دل هر ذره دارد مهر وحدت خانه ها

13. تا مباد آگاه از ذوق گرفتاری شوند

14. می کنم آزاد طفلان را ز مکتب خانه ها

15. گر شهیدان را زیارت می کنی وقت است وقت

16. خاک را برداشت از جا جنبش این دانه ها

17. نیست در طینت جدایی عاشق و معشوق را

18. شمع بتوان ریخت از خاکستر پروانه ها

19. هر چه گویند آشنایان سخن، منت به جان!

20. نیستم من مرد تحسین سخن بیگانه ها

21. خال را در دلربایی نسبتی با زلف نیست

22. داغ دارد دام را گیرایی این دانه ها

23. نیست صائب ملک تنگ بی غمی جای دو شاه

24. زین سبب طفلان جدل دارند با دیوانه ها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طریق صدق بیاموز از آب صافی دل
* به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن
شعر کامل
حافظ
* می و ساقی چه باشد نیست جز حق
* خدا داند که این عشق از چه باب است
شعر کامل
مولوی
* خون می خورد کریم ز مهمان سیر چشم
* داغ است عشق از دل بی آرزوی من
شعر کامل
صائب تبریزی