صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3077

1. نگار نوخطی رام نگاه صید بندم شد

2. عجب آهوی مشکینی گرفتار کمندم شد

3. دم عیسی کند کار دم شمشیر با جانم

4. گوارا بس که درد او به جان دردمندم شد

5. من آن آتش نوا مرغم که در هر دامی افتادم

6. به دفع دیده بد دانه اش یکسر سپندم شد

7. درین مدت که چون آب روان در پایش افتادم

8. چه غیر از بار دل حاصل از ان سرو بلندم شد؟

9. منم آن غنچه دلگیر باغ آفرینش را

10. که خواب نرگس مخمور تلخ از زهر خندم شد

11. تلاش چاه بیش از جاه دارم چون مه کنعان

12. که از افتادگیها پایه عزت بلندم شد

13. زهربندی به آن پیمان گسل افزود پیوندم

14. زتیغ او جدا هر چند صائب بندبندم شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زشمع انجمن آموز آیین وفاداری
* که تا دارد نفس بر تربت پروانه می سوزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* شگفت نیست دلم چون انار اگر بکفد
* که قطره قطره خونش به ناردان ماند
شعر کامل
سعدی
* روی خندان تو تا انجمن آرا گردید
* خنده شد گوشه نشین در لب شیرین دهنان
شعر کامل
صائب تبریزی