صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3110

1. طلبکار خدا را درد دل بسیار می باشد

2. گره در سبحه بیش از رشته زنار می باشد

3. خطر بسیار دارد حرف حق با باطلان گفتن

4. سر منصور را بالین زچوب دار می باشد

5. بپوش از خواب شیرین چشم اگر جویای دیداری

6. که فتح الباب دولت، دیده بیدار می باشد

7. زدل هر کس نظر برداشت بی حاصل بود سیرش

8. زمرکز هر که غافل گشت بی پرگار می باشد

9. دل روشن به جسم تیره هیهات است پردازد

10. که پشت آیینه را پیوسته بر دیوار می باشد

11. یکی صد شد شتاب عمر از سنگینی خوابم

12. که سیلاب از گرانسنگی سبکرفتار می باشد

13. به مقدار پرستاران بود رنجوری هر کس

14. خوشا احوال بیماری که بی غمخوار می باشد

15. به جای زرمکن خرج آبروی خویش را صائب

16. مخواه از آشنایان هر چه در بازار می باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آنچه دیدی بر قرار خود نماند
* وینچه بینی هم نماند بر قرار
شعر کامل
سعدی
* ظالم به ظلم خویش گرفتار می شود
* از پیچ و تاب نیست رهایی کمند را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
* بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم
شعر کامل
سعدی