صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3123

1. دل پر آرزو خالی زشور و شر نمی باشد

2. که گوش امن در دریای بی لنگر نمی باشد

3. تو از کوتاه بینی ها اجل را دور می دانی

4. وگرنه غایبی از مرگ حاضرتر نمی باشد

5. ندارد شکوه ای از تیره بختیها دل روشن

6. که اخگر را لباسی به زخاکستر نمی باشد

7. زعرض حال خاموشم که زخم اهل غیرت را

8. بغیر از لب گزیدن بخیه دیگر نمی باشد

9. دل آزاده زود از قید هستی می جهد بیرون

10. سپند شوخ یک دم بیش در مجمر نمی باشد

11. ز اشک و آه مگسل گر دل خود جمع می خواهی

12. که این اوراق را شیرازه دیگر نمی باشد

13. زوصل نوخطان بردار صائب کام دل اینجا

14. که در فردوس این ریحان جان پرور نمی باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر آنکس که دارد هش و رای و دین
* پس از مرگ بر من کند آفرین
شعر کامل
فردوسی
* بلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرو
* دردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنم
شعر کامل
عطار
* چو روح من تو نباشی ز روح ریح چه سود
* بصیرتم چو نبخشی بصر چه سود کند
شعر کامل
مولوی