صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3159

1. زگرمی خون من جوهر به تیغ او بسوزاند

2. فروغ لاله من آب را در جو بسوزاند

3. دل آن طالع کجا دارد کز آن رخسار گل چیند؟

4. مگر دلهای شب داغی به یاد او بسوزاند

5. میسر نیست از دنیا گذشتن هر سبکرو را

6. که این صحرا نفس در سینه آهو بسوزاند

7. به تیغ خویش رحمی کن نداری رحم اگر برمن

8. که جوهر را زگرمی خون من چون مو بسوزاند

9. به داغ ناامیدی خرمن خورشید می سوزد

10. کجا مشت خس و خار مرا آن رو بسوزاند؟

11. نگردد آب از سنگین دلی در حلقه چشمش

12. دو عالم را اگر برق نگاه او بسوزاند

13. پس از مردن به خاک من گل افشاندن به آن ماند

14. که با صندل عزیز خویش را هندو بسوزاند

15. زدود عنبرینش بوی ریحان بهشت آید

16. سپندی را که صائب آتش آن رو بسوزاند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید
* هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
شعر کامل
مولوی
* گنج قارون که فرو می‌شود از قهر هنوز
* خوانده باشی که هم از غیرت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* گر من از عهدت بگردم ناجوانمردم نه مردم
* عاشق صادق نباشد کز ملامت سر بخارد
شعر کامل
سعدی