صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 316

1. گهر نشمرده می ریزند بر کوته زبان اینجا

2. سخن بی پرده می گویند باگوش گران اینجا

3. سبکروحانه خود را بر دم تیغ شهادت زن

4. به کوری خرج خواهی کرد تا کی نقدجان اینجا؟

5. ز بخت سبز بیزارند، حیران گشتگان تو

6. نمی گیرد به خود عکس چمن آب روان اینجا

7. به خون عاجزان چرخ سیه دل تشنه تر باشد

8. سر شبنم کند خورشید تابان بر سنان اینجا

9. که می آید برون از عهده دریای شکر او؟

10. چه سازد گر نگردد آب، شمشیر زبان اینجا؟

11. ز صحرای تعلق چون کسی سالم برون آید؟

12. زمین گیرست از تر دامنی ریگ روان اینجا

13. به ناکامی سرآور تا به کام دل رسی صائب

14. نراند هر که کام از خود، نگردد کامران اینجا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلیری کجا نام او اشکبوس
* همی بر خروشید بر سان کوس
شعر کامل
فردوسی
* اشک طرف دیده را گردید و رفت
* اوفتاد آهسته و غلتید و رفت
شعر کامل
پروین اعتصامی
* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی