صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3215

1. زانجم نور مه در دیده روزن نمی آید

2. زچندین چشم، کار یک دل روشن نمی آید

3. اگر خواهی سلامت از جهان، سر در گریبان کش

4. کز این دریا برون کس بی فرو رفتن نمی آید

5. دل روشن مرا دارد زچشم باز مستغنی

6. که نور خانه آیینه از روزن نمی آید

7. مشو در راه امن از احتیاط ای راهرو غافل

8. که موسی بی عصا در وادی ایمن نمی آید

9. زبیرحمی همان بر روی من در باغبان بندد

10. زدست کوته من گرچه گل چیدن نمی آید

11. به روی نرم نتوان کامیاب از خلق شد صائب

12. شرر بیرون زصلب سنگ بی آهن نمی آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرغ پرنده اگر در قفسی پیر شود
* همچنان طبع فرامش نکند پروازش
شعر کامل
سعدی
* مریز اشکِ من ای چشم خون گرفته که خواهم
* کنم نثار رهش آن دُر ِنسفتۀ خود را
شعر کامل
جامی
* عاقبت این خانه ها ماتم سرایی می شود
* زعفران گر جای برگ کاه در گل می کنی
شعر کامل
صائب تبریزی