صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 324

1. در آن زلف سیه دلهای خونین می شود پیدا

2. درین سنبلستان آهوی مشکین می شود پیدا

3. به دامن می رسد چاک گریبان گلعذاران را

4. به هر محفل که آن دست نگارین می شود پیدا

5. به هر صورت که باشد عشق دل را می دهد تسکین

6. که بهر کوهکن از سنگ شیرین می شود پیدا

7. سیه روزی ندارد عشق او چون من که مجنون را

8. ز چشم شیر، شمع از بهر بالین می شود پیدا

9. به نومیدی مده از دست خود دامان شب ها را

10. که از خاک سیه گلهای رنگین می شود پیدا

11. گرانی های غفلت لازم افتاده است دولت را

12. که در جوش بهاران خواب سنگین می شود پیدا

13. سبکروحانه سر کن گر سبکباری طمع داری

14. که در دل کوه غم از کوه تمکین می شود پیدا

15. ز حرف عشق، صائب می روند افسردگان از جا

16. اگر در مرده ها جنبش ز تلقین می شود پیدا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
* که گور پرده جمعیت جنان باشد
شعر کامل
مولوی
* ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
* با درد صبر کن که دوا می‌فرستمت
شعر کامل
حافظ
* دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود
* جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ