صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3275

1. از نظر بازی من چشم سخنگو گردد

2. پرده خواب ز شوخی رم آهو گردد

3. چون حنا کز سفر هند شود غالیه رنگ

4. خون دل مشک در آن حلقه گیسو گردد

5. می شود تیره ز یاد گنه آیینه دل

6. کز نمی سبزه زنگار به نیرو گردد

7. کیست هم پله شود با تو که از شرم، گهر

8. می شود آب که در چشم ترازو گردد

9. طی شود در نفسی زندگیش همچو حباب

10. سر هرکس که درین بحر هوا جو گردد

11. دخل بیجاست گران بر دل ارباب سخن

12. که دماغ قلم آشفته به یک مو گردد

13. کاهلی غوطه به زنگار دهد جانها را

14. بیشتر آب روان سبز درین جو گردد

15. صیقلی ساز دل تیره خود را صائب

16. که دورو چون شود این آینه یکرو گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکایت نامه ما سنگ را در گریه می آرد
* مهیای گرستن شو، دگر مکتوب ما بگشا
شعر کامل
صائب تبریزی
* کاش کی می‌ریخت از بهر سرشک دیده‌ام
* دست معمار قضا طرح زمین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
* چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
شعر کامل
حافظ