صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3278

1. هرکه تسلیم به فرمان قضا می گردد

2. بر سرش ابر بلا بال هما می گردد

3. چه ضرورست کشیدن ز مسیحا منت؟

4. کامرانی چو کند درد، دوا می گردد

5. بی ریاضت نتوان شهره آفاق شدن

6. مه چو لاغر شود انگشت نما می گردد

7. واصلان گوش ندارند به افسانه عقل

8. راه گم کرده پی بانگ درا می گردد

9. در تمنای تو ای قافله سالار بهار

10. گل جدا، رنگ جدا، بوی جدا می گردد

11. صائب از منت صیقل جگرم گشت کباب

12. ای خوش آن آینه کز خود به صفا می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن سرو که گویند به بالای تو ماند
* هرگز قدمی پیش تو رفتن نتواند
شعر کامل
سعدی
* همین نصیحت من پیش گیر و نیکی کن
* که دانم از پس مرگم کنی به نیکی یاد
شعر کامل
سعدی
* خود هنوزت پسته خندان عقیقین نقطه‌ایست
* باش تا گردش قضا پرگار مینایی کشد
شعر کامل
سعدی