صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3307

1. خصم را عقل مقید به تحمل دارد

2. سیل را ریگ مسخر به تنزل دارد

3. از ثبات قدم ما دل تیغ آب شود

4. سیل در بادیه ما خطر از پل دارد

5. بس که چشمم ز پریشان نظری ترسیده است

6. نخورم آب ازان چشمه که سنبل دارد

7. حیرت روی تو از هوش چمن را برده است

8. شبنم آیینه به پیش نفس گل دارد

9. چمن آرا چه خیال است که بیند در خواب

10. غنچه آن گوشه چشمی که به بلبل دارد

11. چرخ را شورش سودای من از جا برداشت

12. طاقت سیل گرانسنگ کجا پل دارد؟

13. صائب این تازه غزل آن غزل شاپورست

14. که گران می رود آن کس که توکل دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز کوه بیستون فرهاد ازان بیرون نمی آید
* که می گردد دو بالا، ناله در کهسار عاشق را
شعر کامل
صائب تبریزی
* خموش باش که گفتی بسی و کس نشنید
* که این دهل ز چه بام‌ست و این بیان ز کجا
شعر کامل
مولوی
* باد صبا باز وزان شد به باغ
* بر گل و گلزار وزیدن گرفت
شعر کامل
مولوی