صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3318

1. حسن نو خط تو سرمایه نازی دارد

2. که ز هر حلقه خط چشم نیازی دارد

3. گر چه از غمزه بیرحم تو دل نومیدست

4. به سر زلف تو امید درازی دارد

5. حسن خود رای مسخر نشود شاهان را

6. دل محمود به این خوش که ایازی دارد

7. آن کس از خار ره عشق تواند گل چید

8. که ز هر آبله ای چشم فرازی دارد

9. به که از کف ندهد شیوه مردم داری

10. هر که چون دیده، در خانه بازی دارد

11. سینه گرم تو از جوش نیفتد صائب

12. که عجب زمزمه گوش گدازی دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در گلستانی که آن سرو میان باریک هست
* سرو را در دیده باریک بین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* چو فندق دهان از سخن بسته بود
* نه چون ما لب از خنده چون پسته بود
شعر کامل
سعدی
* قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
* فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
شعر کامل
حافظ