صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3408

1. گریه ابری است که از دامن دل می خیزد

2. آه گردی است که از رفتن دل می خیزد

3. دم جان بخش به هر تیره درونی ندهند

4. این نسیمی است که از گلشن دل می خیزد

5. زاهد خشک کجا، نغمه توحید کجا؟

6. این نوا از شجر ایمن دل می خیزد

7. در حریم دل اگر ماهرخی مهمان نیست

8. این چه نورست که از روزن دل می خیزد؟

9. هر حجابی که به علم نظر از پیش نخاست

10. به دو پیمانه می روشن دل می خیزد

11. عشق درمان گرانجانی ما خواهد کرد

12. آخر این کوه غم از دامن دل می خیزد

13. چشم بد دور ازان سلسله زلف دراز

14. که ز هر حلقه او شیون دل می خیزد

15. منع صائب نتوان کرد ز فریاد و فغان

16. کاین نوایی است که از رفتن دل می خیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
* بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم
شعر کامل
سعدی
* از رنگ خون دشمن و از رنگ خنجرش
* گویی همی شقایق و نیلوفر آورد
شعر کامل
امیر معزی
* برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
* که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
شعر کامل
سعدی