صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3479

1. خویش را گر ز خور و خواب توانی گذراند

2. کشتی خود سبک از آب توانی گذراند

3. راه چون آبله در پرده دلها یابی

4. گر به یک ساغر خوناب توانی گذراند

5. باده جان تو آن روز شود روشن و صاف

6. کز سراپرده اسباب توانی گذراند

7. در شبستان عدم صبح امید تو شود

8. هر شبی را که به مهتاب توانی گذراند

9. آن زمان رشته زنار تو تسبیح شود

10. که به چندین دل بیتاب توانی گذراند

11. نخورد کشتیت از باد مخالف بر سنگ

12. دیگران را اگر از آب توانی گذراند

13. دل روشن به تو چون شمع ازان بخشیدند

14. که شبی زنده به محراب توانی گذراند

15. وقت خود تیره زهمصحبت ناجنس مکن

16. تا به آیینه و با آب توانی گذراند

17. خار پیراهن آرام بود موی سفید

18. این نه صبحی است که در خواب توانی گذراند

19. سالم از آتش سوزان چو سیاوش گذری

20. خویش را گر ز می ناب توانی گذراند

21. نفس خویش یکی ساز به دریای وجود

22. تا چو ماهی به ته آب توانی گذراند

23. حیف باشد که به عزلت گذرانی صائب

24. آنچه از عمر به احباب توانی گذراند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی گردید اگر ذوق گرفتاری عنانگیرم
* ز وحشت خون عالم در دل صیاد می کردم
شعر کامل
صائب تبریزی
* گرم عذاب نمایی به داغ و درد جدایی
* شکنجه صبر ندارم بریز خونم و رستی
شعر کامل
سعدی
* شب تیره بلبل نخسپد همی
* گل از باد و باران بجنبد همی
شعر کامل
فردوسی