صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3496

1. گر به شاهان جهان مسند عزت دادند

2. گوشه ای هم به من از ملک قناعت دادند

3. دیولاخی است جهان در نظر وحشت من

4. تا مراره به پریخانه عزلت دادند

5. کیست بر حرف من انگشت گذارد دیگر؟

6. کز خموشی به لبم مهر نبوت دادند

7. یافت در بی بصری گمشده خود یعقوب

8. بصر از هر که گرفتند بصیرت دادند

9. لب به خون تر کنم از نعمت الوان جهان

10. تا چو شمشیر به من جوهر غیرت دادند

11. وای بر ساده دلانی که درین وحشتگاه

12. پشت از جسم به دیوار فراغت دادند

13. چه کند آتش دوزخ به گنهکارانی

14. کز جبین آب به صحرای قیامت دادند

15. منت خشک ز سرچشمه کوثر نکشد

16. هرکه را آب ز شمشیر شهادت دادند

17. صائب از صافی مشرب می نابش کردم

18. گر به من درد ز میخانه قسمت دادند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در آفتاب قیامت چه کار خواهی کرد؟
* اگر به سایه گریزی ز آفتاب اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
* کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم
شعر کامل
سعدی
* دل از من برد و روی از من نهان کرد
* خدا را با که این بازی توان کرد
شعر کامل
حافظ