صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3498

1. با لب تشنه جگر سر به سرابم دادند

2. آتشم را ننشاندند و به آبم دادند

3. نمک شوری بختم به جگر افشاندند

4. تکیه بر بسر آتش چو کبابم دادند

5. خنده بیغمی و گریه شادی بردند

6. جگر تشنه و مژگان پرآبم دادند

7. حاش لله که بیابد گهرم آب قبول

8. منم آن قطره که واپس به سحابم دادند

9. نیستم خال، بر آتش چه نشاندند مرا؟

10. نیستم زلف، چرا اینهمه تابم دادند؟

11. صلح در ذایقه ام باده لب شیرین است

12. بس که عادت به می تلخ عتابم دادند

13. من جدا می روم و خرقه پشمینه جدا

14. تا ز خمخانه تجرید شرابم دادند

15. چون نلرزم به سر هر نفسی همچو حباب؟

16. خانه ای تنگتر از چشم حبابم دادند

17. فکر من همچو ظفرخان همه باشد به صواب

18. صائب از مبداء فیاض خطابم دادند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
* با دردکشان هر که درافتاد برافتاد
شعر کامل
حافظ
* به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
* به کردگار رها کرده به مصالح خویش
شعر کامل
حافظ
* دل که آیینه شاهیست غباری دارد
* از خدا می‌طلبم صحبت روشن رایی
شعر کامل
حافظ