صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3543

1. یاد رویش نه چراغی است که خاموش کنند

2. نمکی نیست لب او که فراموش کنند

3. نکند باده روشن به خردهای ضعیف

4. آنچه چشمان سیه مست تو باهوش کنند

5. نیست ممکن که به معراج اجابت نرسد

6. هر دعایی که در آن صبح بناگوش کنند

7. کار صد رطل گران می کند از شادابی

8. گوهری را که ز گفتار تو در گوش کنند

9. دایم از غیرت خونابه کشانند خراب

10. ناتوانان که شب و روز قدح نوش کنند

11. قد برافراز که سیمین بدنان نقد حیات

12. همچو گل صرف به خمیازه آغوش کنند

13. عشق بالاتر ازان است که پنهان گردد

14. شعله رعناتر ازان است که خس پوش کنند

15. سرد مهران جهان گر همه صرصر گردند

16. دل روشن نه چراغی است که خاموش کنند

17. صاف طبعان که به زندان بدن محبوسند

18. خشت را از سر خم دور به یک جوش کنند

19. مست آیند به صحرای قیامت صائب

20. خلق اگر از ته دل فکر ترا گوش کنند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر دانۀ اشکی که به راه تو فشاندم
* از فیض وفا، مهر گیاهی شد و برخاست
شعر کامل
حزین لاهیجی
* مردمی هرگز ز چشم او ندیدم،گر چه من
* می کشم روغن به زور جذبه ازبادام خشک
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
* یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
شعر کامل
حافظ