صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3642

1. بس که بیماری عشقم به رگ جان پیچید

2. ساعدم رشته بر انگشت طبیبان پیچید

3. پیش ازین بحر به دل عقده گرداب نداشت

4. درد از گریه من در دل عمان پیچید

5. خار در دامن آتش نتواند آویخت

6. چون به کف دامن من خار مغیلان پیچید؟

7. غیر مژگان که شود مانع اشکم، که دگر

8. دامن بحر به سر پنجه مرجان پیچید؟

9. کلکش از معنی باریک چو نالی شده است

10. بس که صائب به سخنهای پریشان پیچید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هزار گونه ادب جان ز عشق آموزد
* که آن ادب نتوان یافتن ز مکتب‌ها
شعر کامل
مولوی
* نیرزد همی زندگانیش مرگ
* درختی که زهر آورد بار و برگ
شعر کامل
فردوسی
* ریشه نخل کهنسال از جوان افزون ترست
* بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
شعر کامل
صائب تبریزی