صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3652

1. پنبه نبود که شد از سینه افگار سفید

2. چشم داغم شده از شوق نمکزار سفید

3. در دیاری که تو از جلوه فروشان باشی

4. گل ز خجلت نشود بر سر بازار سفید

5. پیش من دم نتواند ز نظربازی زد

6. گرچه شد دیده یعقوب درین کار سفید

7. آنقدر همرهی از بخت سیه می خواهم

8. که کنم دیده خود در قدم یار سفید

9. سعی کن تا ز سیاهی دلت آید بیرون

10. همچو زاهد چه کنی جبه و دستار سفید؟

11. صائب از دست مده جام می گلگون را

12. از شکوفه چو شود چادر گلزار سفید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جهان آفریننده یار منست
* دل و تیغ و بازو حصار منست
شعر کامل
فردوسی
* نکهتِ عنبرِ سارا همه عالم بگرفت
* تاصبا شانه زد آن طرّۀ عنبرسا را
شعر کامل
جامی
* سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
* وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
شعر کامل
حافظ