صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3708

1. زبان شکوه ما لعل یار می بندد

2. لب پیاله دهان خمار می بندد

3. ز جوش باده خم از جای خویشتن نرود

4. جنون چه طرف ازین خاکسار می بندد؟

5. غبار خاطر من آنقدر گران خیزست

6. که ره به جلوه سیل بهار می بندد

7. به من عداوت این چرخ نیلگون غلط است

8. کدام آینه طرف از غبار می بندد؟

9. به این امید که در دامن تو آویزد

10. نسیم پیرهن از مصر بار می بندد

11. اگر نه روی تو آیینه را دهد پرداز

12. دگر که آب درین جویبار می بندد؟

13. کلید آه ترا جوهری اگر باشد

14. که بر رخ تو در این حصار می بندد؟

15. به دست، کار جهان را تمام نتوان کرد

16. جهان ازوست که همت به کار می بندد

17. جواب آن غزل بلبل نشابورست

18. که رنگ لاله و گل برقرار می بندد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند
* زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست
شعر کامل
حافظ
* شکر خدا که از مدد بخت کارساز
* بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست
شعر کامل
حافظ
* هر که با منطق خواجو کند اظهار سخن
* در به دریا برد و زیره به کرمان آرد
شعر کامل
خواجوی کرمانی