صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3765

1. ترا چه غم که شب ما دراز می گذرد؟

2. که روزگار تو در خواب ناز می گذرد

3. غرض ز سنگدلی داغ کردن شهداست

4. به لاله زار اگر آن سرو ناز می گذرد

5. نیازمندی ازو همچو ناز می بارد

6. ز ناز اگر چه ز من بی نیاز می گذرد

7. ز پا کشیدن زلف و غبار خط پیداست

8. که وقت خوبی آن دلنواز می گذرد

9. تو همچو باد سبک می روی، چه می دانی

10. بر این خرابه چه از ترکتاز می گذرد؟

11. ز پرده داری دل سینه ام چو گل شد چاک

12. چه بر صدف ز گهرهای راز می گذرد

13. حیات زنده دلان در گداز خویشتن است

14. نمرده شمع کج از گداز می گذرد؟

15. خبر ز عشق حقیقی ندارد آن غافل

16. که زندگیش به عشق مجاز می گذرد

17. ز کشور دل محمود گرد می خیزد

18. اگر نسیم به زلف ایاز می گذرد

19. زبان تیغ شهادت چنان فریبنده است

20. که خضر از سر عمر دراز می گذرد

21. چو صائب آن که به دولتسرای فقر رسید

22. ز صاحبان کرم بی نیاز می گذرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کفر و دین روشن ضمیران را نمی سازد دو دل
* کی شود شبنم دورو، گر بر گل رعنا نشست؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
* کجاست پیک صبا گر همی‌کند کرمی
شعر کامل
حافظ
* دستگیری نتوان داشت توقع ز غریق
* اهل دنیا همه درمانده تر از یکدگرند
شعر کامل
صائب تبریزی