صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3920

1. ز خود برآمدگان رستگار می باشند

2. ز داروگیر جهان برکنار می باشند

3. ز دل غبار هوس دور کن که مهرویان

4. هلاک آینه بی غبار می باشند

5. چه فارغند ز یاد بهشت مردانی

6. که در مقام رضا پایدار می باشند

7. اگر دهند دو عالم به مطربی مستان

8. همان ز همت خودشرمسار می باشند

9. چه می شود به ته پای خود نگاه کنند

10. جماعتی که به مطلب سوار می باشند

11. ز معنی اند چه بی بهره طفل طبعانی

12. که محو خانه صورت نگار می باشند

13. ز سیل حادثه حرفی شنیده اند، آنها

14. که آرمیده درین روزگار می باشند

15. ز انقلاب ندارند اهل صورت بیم

16. چو آب آینه بر یک قرار می باشند

17. جماعتی که نیند از گداز خود غافل

18. چو شمع شب همه شب اشکبار می باشند

19. سبکروان که زتعجیل عمر آگاهند

20. گرهگشا چو نسیم بهار می باشند

21. چه ساده اند گروهی که با نظربازی

22. به فکر بوس وخیال کنار می باشند

23. بهشت روی زمینند خوبرویانی

24. که در جناغ فراموشکار می باشند

25. اگر به چرخ برآیند صاحبان نظر

26. همان چو نقش قدم خاکسار می باشند

27. چو تخم سوخته صائب ستاره سوختگان

28. خجل ز تربیت نوبهار می باشند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکر خوشست ولیکن حلاوتش تو ندانی
* من این معامله دانم که طعم صبر چشیدم
شعر کامل
سعدی
* ساختم با آتش دل لاله زاری شد مرا
* سوختم خار تعلق نوبهاری شد مرا
شعر کامل
رهی معیری
* جفا مکن که نماند جهان و هرچه دروست
* وفا و صحبت یاران مهربان ماند
شعر کامل
سعدی